علت عدم حضورِ اسپینوز در ایران چیست؟ |
آقای فرجی؛ مراقب زالوها باشید!/ فدراسیون نباید در برابر زیادهخواهان، تسلیم شود
|
علتِ عدمِ حضورِ اسپینوز در ایران چیست؟
آقای فرجی؛ مراقبِ زالوها باشید!/ فدراسیون نباید در برابرِ زیادهخواهان، تسلیم شود
چهاردهمین دوره رقابتهای کاراتهی جام وحدت و دوستی، صبحِ روزِ جمعه (26 مردادماه) در سالنِ 6 هزار نفریِ ورزشگاهِ غدیرِ ارومیه و در غیابِ آنتونیو اسپینوز آغاز شد. غیبت رییس فدراسیون جهانی کاراته در این پیکارها، واکنشِ یکی از چهرههای غیرِکاراتهای (همراه با قلمی آشنا) را در پی داشت. در این نوشتار، به پاسخِ پرسشهای مطرحشده از سویِ وی و نیز شرحِ تناقضاتِ گفتاریِ این چهرهی ملوّن خواهیم پرداخت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ستارگان کاراته؛ ایجادِ محدودیت در اعزامِ برخی چهرههای متفرقه به رقابتهای بینالمللی، تبعاتی را برای فدراسیوننشینها به همراه داشته است. افرادِ جا مانده از سفرهای برونمرزی، تلاش میکنند تا با ایجادِ فشار بر روی مسئولان فدراسیون کاراته از طریقِ فضاسازی در شبکههای اجتماعی، خواستها و تمایلاتِ ناصوابِ خود را به مدیران و تصمیمگیرندگانِ کاراته تحمیل کنند.
یکی از همین افراد که ما نامش را آقای زالوصفت میگذاریم، سالهاست خونِ اهالیِ کاراته را میمکد و بیآنکه منفعتی برای این جامعهی شریف و پرافتخار داشته باشد، حضورش را در بخشهای مختلف و با اظهارِ نظرهای یکسویه، به اهالیِ این ورزشِ جذاب و پرطرفدار تحمیل میکند. این فرد، روابطش را با خانوادهی کاراته صرفاً بر اساسِ فلسفهی زندگیِ انگلی (سودِ یکطرفه) تنظیم کرده است! او کاراتهکا نیست اما بیش از تمامیِ کارشناسانِ خبره و صاحبنظر، در مسائلِ فنیِ کاراته دخالت و اظهارِ نظر میکند!
آقای زالوصفت، ماهها قبل (پیش از آنکه علیهِ فرجی و سلیمی موضع بگیرد) نزدِ بسیاری از اهالیِ کاراته عنوان کرده بود که مدیرِ فلان صفحهی اجتماعی، از فرمانبران و اطاعتکنندگانِ اوامرِ من است و هر آنچه از او بخواهم، همان خواهد کرد. در روزهای اخیر که دامنهی فعالیتها و حرکاتِ خزنده و منفعتطلبانهی این شخص علیهِ فرجی و سلیمی گسترش یافت، آثار و ردپایِ قلمش را در همان صفحه و به دفعات، مشاهده کردیم و بدینترتیب، به صحتِ ادعاهای سابقش (اطاعتپذیریِ مدیرِ صفحهی مذکور از وی) بیش از پیش ایمان آوردیم!
و اما بعد؛ جنابِ زالو در صفحاتِ اجتماعی با همان قلمِ آشنای خود (و البته با هویتی ناشناس!) نوشته است که غیبتِ آنتونیو اسپینوز در رقابتهای جام وحدت و دوستی، نشانهی آن است که جواد سلیمی بر خلافِ ادعای ستارگان کاراته، هیچ ارتباطی با کاراتهی جهان و مسئولانِ بلندپایهی آن ندارد وگرنه اسپینوز (رییس فدراسیون جهانی) قطعا به ارومیه میآمد و در آنجا، با مسئولان و مدیرانِ ارشدِ فدراسیون کاراتهی ایران، دیدار و گفتگو میکرد.
چرا رییس فدراسیون جهانی به ایران نیامد؟
اسپینوز بنا به دلایلِ کاری، میبایست همهساله، دو یا سه بار به آمریکا سفر کند و به خاطرِ مقرراتِ حاکم بر این کشور، چنانچه به ایران بیاید، برای سفر به آمریکا دچار مشکلاتِ فراوان و درگیرِ پیچ و خمها و گرههای قانونیِ متعدد خواهد شد. این مهمترین دلیلِ عدمِ حضورِ اسپینوز در رقابتهای جامِ وحدت و دوستیِ ارومیه است و همانطور که مشاهده میکنید، این موضوع هرگز به ضعفِ ارتباطیِ فدراسیون کاراتهی ایران با مسئولانِ wkf بازنمیگردد.
اما فرض کنید که حتی این دلیلِ قانعکننده هم برای غیبتِ اسپینوز در رقابتهای ارومیه وجود نمیداشت، آیا به خاطرِ عدمِ حضورِ فیزیکیِ رییسِ یک تشکیلات، در یک کشور یا تشکیلاتِ دیگر، میتوان نتیجه گرفت که آن دو نهاد، ارتباطِ خوبی با یکدیگر ندارند؟! هرگز چنین نیست و این تصور، از پایه و بنیان غلط است و برای اثباتِ نادرستیِ این ادعای کلی، ارائهی یک مثالِ نقض، کفایت میکند. برای مثال، کشور ما ایران، با برخی از کشورها و جمعیتها، ارتباطی بسیار حسنه و روابطی کاملا دوستانه دارد اما عالیترین مقامِ کشورِ ما، هیچگاه در سرزمینهای مربوط به آن ملل، حضورِ فیزیکی نیافته و به آن ممالک سفر نکرده است. برعکس سیاستمدارانِ بسیاری از کشورها، مرتبا به سرزمینهای یکدیگر سفر کرده و چهره در چهره، به گفتگو میپردازند و حال آنکه نوعِ ارتباطِ آنها با هم، در عمل و خارج از اتاقهای مذاکرات، کاملا خصمانه و کینهتوزانه است.
این مثال نشان میدهد که حضورِ سرانِ سازمانها و نهادهای مختلف، در کشورهای متبوعِ طرفِ مقابل، اگر چه گهگاه میتواند به عنوانِ نشانهای از دوستی و ارتباطِ حسنه میانِ آن دو قلمداد گردد لیکن چنین سفرهایی، هرگز از سویِ صاحبانِ خِرد و اندیشه، شرطِ لازم یا کافی برای وجود یا عدمِ ارتباطِ دوستانه و پیوندهای عمیق بین آن دو، تلقی نخواهد شد. ارتباطِ دوستانه یا دستِکم دوسویهی مسئولانِ دو تشکیلات را میبایست در امتیازاتی که عملاً برای یکدیگر ایجاد میکنند، جستجو کرد و نه چیزِ دیگر. فدراسیونهای جهانی و آسیایی طیِ چندماهِ گذشته و با رایزنیهای جواد سلیمی (قاضیالقضاتِ کاراتهی کشورمان) سه کرسیِ ارزشمند را تقدیمِ کاراتهی ایران کردهاند؛ چیزی که در چند سالِ گذشته، بیسابقه بوده است! آیا این موضوع نمیتواند به عنوانِ ارتباطِ عملیِ جواد سلیمی با نهادهای بینالمللی تلقی شود؟!
از سویِ دیگر، افرادی که صرفاً حضورِ فیزیکیِ شخصیتهای عالیرتبهی فدراسیون جهانی را در کشورمان، نشانهی قدرت و نفوذِ کاراتهی ایران میدانند و با همین رویکرد، عدمِ حضورِ اسپینوز را در رقابتهای ارومیه، به عنوانِ قاطعترین برهان برای اثباتِ ضعفِ سلیمی در رایزنی با نهادهای بینالمللی معرفی میکنند، چرا به این موضوع کوچکترین اشارهای ندارند که همین حالا و در ارومیه، بسیاری از چهرههای شاخص و برترِ فدراسیونهای جهانی و آسیایی، گردِ سلیمی جمع آمدهاند؟! چگونه است که غیبتِ اسپینوز را نشانهی ضعفِ سلیمی دانسته و پیرامونش، مرثیهسرایی میکنند اما به حضورِ دیگر شخصیتهای پرنفوذِ کاراتهی جهان و آسیا نظیرِ اسکالانته، کان کاسیس، منصور السلطان و... در رقابتهای جام وحدت و دوستی، کوچکترین اشارهای نکرده و آن را دلیلِ قدرت و صلابتِ سلیمی در عرصهی روابطِ بینالملل نمیدانند؟! چگونه است که حضور یا عدمِ حضورِ اسپینوز در این رقابتها، برایشان تا این حد مهم و حیاتی است اما حتی نیمخط در خصوصِ پیامی که همین اسپینوز، پیرامون رقابتهای بینالمللی ارومیه صادر کرده است، نمینویسند؟! واقعا در حالِ حاضر، چند رقابتِ بینالمللی را میتوان نام برد که در ایران برگزار شود و رییس فدراسیون جهانی، برایش پیامِ اختصاصی صادر کند؟!
آنچه در سطور فوق عنوان شد و دهها مثالِ دیگر، مؤیدِ این حقیقت است که آقای زالو، مصداقِ بارزِ انساننماهای "فی قلوبهم مرض" است و این روزها به سختی در آتشِ غرض و انتقامجویی میسوزد و جملاتی سخیف را بدونِ تفکر و تعقل بر زبان و قلم جاری میسازد وگرنه چگونه میتوان تصور کرد فردی اسیرِ غرض و مرض نباشد و در عینِ حال، تا این حد یکسویه و ناعادلانه به قضاوت بنشیند؟!
نمونهای از تناقضگوییهای آقای زالو!
جنابِ زالو با همان قلمِ آشنا، در انتهای مطلبی که علیهِ فرجی و سلیمی در صفحاتِ اجتماعی نوشته، تاکید کرده است که اگر اسپینوز به ایران میآمد، ثابت میشد که پیشرفت و ارتقای چشمگیرِ سلیمی در سالهای اخیر، به خاطرِ تواناییها و شایستگیهایش بوده و حالا که رییس فدراسیون جهانی به ایران نیامده، لاجرم باید نتیجه بگیریم که موفقیتهای سلیمی و پیشرفتهای او در ماههای گذشته (از جمله کسبِ دو کرسیِ معتبر بینالمللی) ثمرهی ارتباطاتِ وی با مسئولانِ فدراسیون جهانی و سفارشهای خارج از ضوابطِ معمول بوده است! این سخن، از دو جهت، محلِ اشکال است.
1- دقت بفرمایید که در روزهای گذشته (و حتی در بخشِ ابتداییِ مطلبِ اخیر) آقای زالو مرتبا در پیِ القایِ این موضوع به اهالیِ کاراته بود که "سلیمی هرگز در نهادهای بینالمللی، صاحبِ نفوذ، اقتدار و روابطِ قوی نیست" اما حالا بیآنکه خود بخواهد، اعتراف میکند که جایگاهِ رفیعِ سلیمی در کاراتهی جهان و آسیا و کسبِ دو کرسیِ بسیار مهم و تاثیرگذار، به خاطرِ ارتباطاتِ عمیقِ او با نهادهای بینالمللی کاراته حاصل شده است و نه به دلیلِ شایستگیهای فنیِ او! بدینترتیب، آقای زالو دستِکم اظهارات و ادعاهایِ پیشینِ خود را مبنی بر عدمِ تواناییِ سلیمی در رایزنی با نهادهای بینالمللی و نیز فقدانِ ارتباطِ عمیقِ او با مسئولانِ فدراسیونهای آسیایی و جهانی، نقض کرده است.
2- ما معتقدیم در شرایطِ کنونیِ کاراتهی جهان، هیچ کرسی و جایگاهِ بینالمللی، صرفا بر اساسِ شایستگیهای فنیِ اشخاص بدست نمیآید بلکه از میانِ افرادِ پرشماری که همگی از نظرِ فنی، شایستگیِ تصاحبِ یک کرسیِ معین را دارند، نهایتاً فردی موفق به جلوس بر آن کرسی میشود که علاوه بر امتیازاتِ فنی، از ارتباطاتِ قوی و تاثیرگذار در نهادهای بینالمللی نیز برخوردار باشد. با این مقدمه، اکنون بارِ دیگر پاراگرافِ فوق را (که با رنگِ قرمز مشخص شده است) بخوانید. آقای زالو میگوید اگر اسپینوز به ایران میآمد، به معنای آن بود که سلیمی بواسطهی شایستگیهای ذاتیِ خود، کرسیهای بینالمللی را تصاحب کرده و حالا که اسپینوز به ایران نیامده، نتیجه میگیریم که سلیمی به خاطرِ روابطی که با نهادهای بینالمللی دارد (و نه به دلیلِ شایستگیهای ذاتیِ خود) به جایگاهِ فعلیاش در کاراتهی جهان و آسیا ارتقاء یافته است!
حتما شما هم متوجه شدهاید که آنچه آقای زالو میگوید، دقیقاً خلافِ آن چیزی است که قوهی تعقلِ یک انسانِ عاقل، بدان معترف است! در واقع آقای زالو اگر از عقلِ سلیم برخوردار میبود، میبایست اینگونه استدلال میکرد که "حضورِ اسپینوز در ایران، میتوانست به معنایِ ارتباطِ عمیقِ سلیمی با او قلمداد گردد و در اینصورت، میبایست به کرسیهای تصاحب شده توسطِ سلیمی، به دیدهی شک و تردید بنگریم چه آنکه ممکن است این کرسیها، نه به خاطرِ شایستگیهای فنیِ سلیمی که به واسطهی ارتباطِ او با اسپینوز، تقدیمِ قاضیالقضاتِ کاراتهی ایران شده باشد. اما اکنون که اسپینوز به ایران نیامده (و مطابقِ استدلالِ همین آقای زالو؛ این عدمِ حضور، به معنای عدمِ ارتباطِ سلیمی با فدراسیون جهانی است) باید نتبجه بگیریم که جایگاهِ کنونیِ سلیمی، نه به خاطرِ ارتباطِ قوی با نهادهای بینالمللی، که بواسطهی شایستگیهای فنی و ذاتیاش بدست آمده است"
باز هم تاکید میکنیم که آنچه در پاراگرافِ فوق بیان شد، منطبق با رأی و دیدگاهِ "ستارگان کاراته" نیست بلکه ناشی از همان منطقِ ناقص و پراشتباهِ آقای زالوست. در واقع این مفهوم، دقیقا همان چیزی است که از گفتههای او استنباط میشود و جالب اینکه این فردِ زالوصفت، حتی به گفتههای خودش نیز تا انتهای مطلب، وفادار باقی نمیماند و در هر بخشی از نوشتههایش، بیآنکه خود بخواهد، بخشِ دیگر را نقض میکند! نهایتا اینکه جنابِ زالو، علیرغمِ میلِ باطنیاش، بحث را به سمت و سویی برده که اکنون چارهای جز پذیرشِ یکی از دو فرضیهی ذیل ندارد.
او یا باید بپذیرد که سلیمی در نهادهای بینالمللی کاراته، صاحبِ نفوذ، اقتدار و روابطِ قوی است و با سود بردن از همین رابطهی عمیق، صاحبِ کرسیهای بینالمللی شده است و یا اینکه با ردِ این موضوع، قبول کند که جایگاهِ کنونیِ سلیمی در کاراتهی جهان و آسیا (و کسبِ دو کرسیِ معتبرِ بینالمللی) صرفا به خاطرِ شایستگیهای ذاتی و فنیاش (و نه به خاطرِ ارتباط با نهادهای بینالمللی) رقم خورده است. جالب اینکه پذیرشِ هر کدام از این دو فرضیه، به افزایشِ ارزش و اعتبارِ قاضیالقضاتِ کاراتهی ایران منتهی خواهد شد و این یقینا، آن چیزی نیست که آقای زالو را خوشحال سازد...
سلیمی و فرجی هم مانندِ هر مدیرِ دیگری، معایبی دارند که باید برطرف شود اما عیبهایشان، آن چیزهایی نیست که آقای زالو بر آن تاکید میورزد. او اخیرا در نیل به برخی از خواستههایش، ناکام مانده و از مدیرانِ فدراسیون، پاسخِ "نه" شنیده است. از اینرو دیوانهوار و به شکلی مضحک، بر فدراسیوننشینها میتازد و حتی نقاطِ قوتِ آنها را، نقطهی ضعف نشان میدهد. او تلاش میکند تا با جوسازی در شبکههای اجتماعی، فرجی و همکارانش را تسلیمِ خواستههای خود سازد و این دقیقا همان اتفاقی است که هرگز نباید رخ دهد.
با توجه به قانونِ منعِ به کارگیری بازنشستهها در نهادهای عمومی و دولتی، مشخص نیست محمدصادق فرجی رییس فدراسیون کاراته تا چه زمان میتواند در این سِمت باقی بماند اما یقینا اهالی کاراته از او انتظار دارند تا زمانی که بر این مسند تکیه زده است، مراقبِ زالوها و زیادهخواهان باشد و از اعطای امتیازاتِ غیرمنطقی به آنها، بپرهیزد. امیدواریم به ثباتِ مدیریت در فدراسیون کاراته و دیگر نهادهای ورزشی، خدشهای وارد نشود و کاراته بتواند دستِکم تا پایانِ دورهی چهارساله، مدیریتِ فعلی را حفظ کند اما اگر هم قرار به رفتن باشد، چه بهتر که فرجی با خاطرهای خوش و در قامتِ یک مدیرِ محکم و تزلزلناپذیر با جامعهی کاراته خداحافظی کند. مقاومتِ فرجی در برابرِ زالوها و زیادهخواهان (اگر تا پایانِ دورانِ مدیریتش ادامه یابد) میتواند چنین چهرهی محکم و محبوبی را برای وی رقم بزند.
نویسنده: محمد قدیمی
|
1397/5/28 16:33
|