محمد قدیمی
استعفای سیدشهرام هروی از سمتِ سرمربیگری تیم ملی کاراته پس از پایانِ رقابتهای جام جهانی اسپانیا، این رشته را به صحنهی رقابت و کشمکش میانِ اهالی کاراته و خبرنگاران تبدیل کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ستارگان کاراته، روز گذشته و پس از انتشارِ خبرِ استعفای هروی از سرمربیگری تیم ملی، قبل از آنکه این استعفا از سوی فدراسیون رد یا قبول شود، رسانههای رزمی در واکنشی عجیب و معنادار، بلافاصله و در کوتاهترین زمانِ ممکن، فدراسیون کاراته را آماجِ حملاتِ گسترده و کمسابقه قرار داده و بیمحابا بر آن تاختند!
رسانهها به صورتِ یکپارچه و در حرکتی کاملا خودجوش(!) طوماری بلندبالا از افتخاراتِ هروی را به رشتهی تحریر درآورده و در مقالاتِ خود، با تاکیدِ موکّد بر اینکه “هیچکس حق ندارد با استعفای هروی موافقت کند” او را تنها ناجیِ کاراتهی ایران معرفی کردند!
در آن سوی میدان اما، اهالیِ کاراته که از نگاهِ یکسویهی خبرنگاران ناخرسند بودند، در واکنش به این حرکتِ یکپارچه و خودجوش(!) لیستی بلندبالا از اشتباهات و ناکامیهای چندسالهی هروی را در برابرِ دیدگانِ خبرنگاران قرار داده و اعلام کردند: سرمربیگری تیم ملی، نه میراثِ خانوادگیِ افراد به شمار میرود و نه قرار است سندِ ششدانگِ آن، مادامالعمر به نامِ فردی خاص ثبت شود! این گروه معتقدند هروی اتفاقا بدترین و ضعیفترین عملکردِ ممکن را در تیمهای ملی به نمایش گذاشته و بزرگترین ضربات را بر پیکرِ کاراتهی کشور وارد ساخته است.
…………
اما واقعیت نه آن چیزی است که خبرنگاران میگویند و نه آنچه که گروه دوم، مبنای تحلیل و قضاوتِ خود قرار دادهاند. حقیقت این است که هروی از بااخلاقترین و خوشرفتارترین مربیانِ حالِ حاضرِ کاراته به شمار میرود که این ویژگی، بسیار ارزشمند و قابلِ تحسین است. او در سالهای نخستِ سرمربیگری، افتخاراتِ فراوانی را (به هر دلیل) همراه با ملیپوشان در میادین بینالمللی رقم زد که هرگز نباید از نظرها دور بماند. اما در سالهای اخیر و در روندی کاملا معکوس، بدترین و ضعیفترین نتایج را در کارنامهی ملیِ کاراتهی کشور به ثبت رساند. (جام جهانی اسپانیا، مستثنی از این قاعده است)
این البته تمامِ ماجرا نیست. آنچه بیش از همه در سالهای اخیر کاراتهکاها را آزرده است، انتخابیهای پر حرف و حدیث و بعضا به دور از عدالت بوده که مطابق با رای و نظرِ هروی برگزار شده است.
بنابراین از رسانهها انتظار میرفت با اشارهی درست و دقیق به افتخارات، اشتباهات و ناکامیهای این مربیِ ملی، میانگینِ عملکردِ او را به تصویر کشیده و از فدراسیون بخواهند دلایلِ رد یا پذیرشِ احتمالیِ استعفای او را، به صورتِ کاملا روشن و منطقی توضیح دهد. فدراسیون اگر میخواهد با هروی ادامه دهد، باید به اهالیِ کاراته ثابت کند که او در حالِ حاضر، بهترین گزینه برای هدایت و رهبریِ تیم ملی قلمداد میشود و چنانچه میخواهد با پذیرشِ استعفای هروی، به همکاری با او تحتِ عنوانِ سرمربی پایان دهد، باید به خانوادهی کاراته تفهیم کند که این جابجایی، یقینا تامینکنندهی مصالحِ کاراته کشور خواهد بود.
چند نکتهی ظریف در حاشیهی گرد و غبارِ رسانهها پس از استعفای هروی:
۱- در رسانهها عنوان شد هروی از قبل میدانسته که سرپرستِ جدیدِ فدراسیون، میخواهد او را از کار برکنار کند! به همین دلیل پیشدستی کرده و قبل از برکناری، استعفا داده است!
باید دید چه کسی این اطلاعاتِ دقیق را در اختیارِ رسانهها قرار داده؟! بعید است مزدا صوفی (سرپرست فدراسیون) خود در روزهای گذشته، طی تماسِ تلفنی با خبرنگاران، نقشههای پنهانیاش را برای آنها بازگو کرده باشد!
۲- خبرنگاران معمولا در موضوعاتِ مختلف، با یکدیگر اختلافِ نظر دارند. با این حال، حمایتِ تمام قد و یکپارچه از سیدشهرام هروی تنها موضوعیست که در سالهای اخیر، همواره و بدون استثناء، تمامیِ خبرنگارانِ فعالِ حوزهی رزمی را در جبههی واحد قرار داده است! این موضوع، بسیار شگفتانگیز و البته قدری هم سئوالبرانگیز است!
اهالیِ کاراته میخواهند بدانند چرا وقتی دیگر مربیان، تنها در یک میدانِ ورزشی نتیجه نمیگیرند، به شدیدترین شکلِ ممکن نقد میشوند اما هروی پس از سالها شکست و ناکامی، همچنان باید حمایت شود و فدراسیون، پیش از آنکه حتی با استعفایِ او موافقت کرده باشد، به صلابه کشیده میشود!