نقل از خبرگزاری ایرنا
اگر به صورت ظاهری بخواهند کلمه کاتا را معنی کنند، به آن “شکل” یا “فرم” گفته میشود، اما ترجمه دقیق و عمیق کاتا به معنای “شکلی که زمین را برش میدهد” است. کاتا در تاریخ کاراته و سایر هنرهای رزمی جایگاه مهمی داشته و تمرین آن بخشی جدایی ناپذیر از برنامه آموزشی تمامی هنرهای رزمی اصیل است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ستارگان کاراته و به نقل از ایرنا، کاتا مجموعهای از بلوکها، لگدها و مشتها از یک یا چند موضع است که شامل حرکات به جلو، عقب و به طرفین است. به عبارت دیگر کاتا اغلب به عنوان مجموعهای از حرکات کاراته که در یک مبارزه از پیش تعیین شده علیه حریفان خیالی سازماندهی شدهاند، توصیف میشود.
البته این را به یاد داشته باشید که تنها حریفان شما خیالی هستند نه خود کاتا و فنون و رموز آن. چرا که حریفان شما در زمان اجرای کاتا وجود فیزیکی یا خارجی ندارد. پس خیالی محسوب میشوند. اما هر آنچه شما در کاتا انجام میدهید، صدها بار واقعی و کاربردی تر از هر آن چیزی است که شما تاکنون در باشگاه یا کلاس های معمولی و مبتدی خود از هنر کاراته انجام دادهاید.
بنابراین کاتا یک اجرا یا نمایش نیست. بلکه برای کاراته کاهای واقعی فرد اجرا کننده کاتا فردی است در حال تمرین تکنیک های کامل و بی نقص هنر کاراته. فردی که خواسته یا ناخواسته علاوه بر تمرین بلکه فنون و رموز زیبا و مهلک هنر کاراته را نیز به نمایش در میآورد. نمایشی که توانایی تجزیه و تحلیل و سر در آوردن از محتوای حقیقی آن نیز کار هر کاراتهکایی نیست.
تعداد حرکات و ترتیب آنها در هر کاتا کاملا مشخص و تعیین شده است. همچنین کیای ” گریه روح” تنها در لحظات از پیش تعیین شده خاصی در هر کاتا رخ میدهد. دقیقاً در این لحظات از پیش تعیین شده است که کاراته کا باید تعهد کامل بدن، ذهن و روح خود را نشان دهد و تمام انرژی موجود خود را هدایت کند و آن را به طور مناسب در تکنیک مورد نیاز به کار گیرد.
تعادل بین تکنیکهای تهاجمی و تدافعی، موضعگیریهای مورد استفاده، جهت و جریان حرکت، همگی به هر کاتا خاصیت و شکلی کاملا متمایز از سایر میدهد. از طریق تمرین کاتا تکنیکهای سنتی مورد استفاده برای مبارزه آموخته میشود و نیز تعادل، هماهنگی، تنفس و تمرکز در فرد تمرین کننده کاتا توسعه پیدا میکند. بنابراین کاتا اگر به درستی انجام شود جدای از بحث فنی و عملی آن در مبارزات بلکه یک تمرین بدنی عالی و یک شکل بسیار موثر برای آماده سازی کل ذهن و بدن نیز محسوب میگردد.
در واقع کاتا قلب تپنده و هسته اصلی کاراته است. فرد کاراتهکا با انجام مستمر آن به درجه و مرحلهای به نام موشین یا بیذهنی میرسد. در این مرحله فرد کاراتهکا برای انجام و اجراء حرکات مختلف و پیچیده کاتا نیازی به فکر کردن نداشته و از لایههای درونی آگاهی ذهنیاش سود میجوید. کاراتهکای تمرین کننده کاتا در این مرحله از موشین با افزایش و تقویت فوق العادهای در روحیه مبارزهای، تعادل و جهت یابی، تنفس و تمرکز مواجه شده و کارایی فوق العاده عجیبی در بیومکانیک و توانایی واکنش سریع در وضعیتهای دفاع و حمله پیدا میکند.
استاد اعظم کنوا مابونی: شاگردی که کاتا نمیداند و فقط کومیته تمرین میکند، هیچوقت در کاراته پیشرفت نخواهد کرد و هیچوقت معنای حقیقی کاراته را درک نخواهد کرد.
هر چقدر سواد شما در کاتا و فهم آن بیشتر باشد بهتر میتوانید مبارزه کرده و با حریف گفتگو کنید. سوسای ماسوتاتسو اویاما گفته است: ما باید کاراته را به عنوان یک زبان در نظر بگیریم. کیهون (یا مبانی) را میتوان به عنوان حروف الفبا در نظر گرفت. کاتا معادل کلمات و جملات خواهند بود و کومیته (مبارزه) معادل مکالمات است. بهتر است فقط بر یک کاتا مسلط باشید تا اینکه کاتاها را نیمه یاد بگیرید. (البته منظور از تسلط مسلما و صرفا توان اجرای ظاهری و زیبا گونه کاتا نبوده است و منظور از نیمه یا ناقص نیز یعنی صرفا مهارت در اجرای ظاهری کاتا). پس همه میتوانند صحبت کنند. چه افراد دارای سواد بالا و چه افراد کم سوادتر. اما قطعا افراد با سواد بالاتر زیباتر و کاراتر نیز توانایی صحبت دارند. پس در کاراته سواد یعنی کاتا و صحبت کردن یعنی جنگیدن، چرا که کاراته هنر مردان باهوش و اهل تفکر است.
دلیل مهم ایجاد و توسعه کاتا ثبت روشهای بسیار مؤثر و بیرحمانه مبارزه و ارائه و ایجاد یک روش آموزشی موثر جهت انتقال مفاهیم و روشها به آیندگان و جلوگیری از نابود شدن و به فراموشی سپرده شدگی و همچنین کمک به توسعه و تکمیل و ترویج این روشها در آینده بوده است، چرا که در گذشته همچون زمان حال امکانات و روشهای گوناگونی جهت ثبت فنون و روشهای ناب جنگی در دسترس نبوده است.
البته نبودن امکانات جهت ثبت روشها در گذشته تنها علت ایجاد کاتاها نبوده است. در گذشته سرزمین اصلی تولد هنر کاراته یعنی مجمع الجزایر ریوکو و در راس آن اوکیناوا محل جنگ و درگیریهای شدید بین قبایل، گروهها و حکومتهای گوناگون در دوران متعدد بوده است. فشارها و محدودیتهای بسیاری بر مردمان این سرزمین در بازههای تاریخی متعدد و گوناگونی اعمال شده که البته همین امر نیز از دلایل مهم گسترش و توسعه هنرهای رزمی و مخصوصا هنر مبارزه با دست خالی یا آنچه بعدها به کاراته معروف شد در این سرزمین است.
این فشارها و محدودیتها تا جایی ادامه و گسترش پیدا میکند که حتی قوانین مختلف و سفت و سختی نیز از سوی ژاپنیها و رژیمهای سیاسی و حکومتی حاکم بر این سرزمین در بازههای زمانی گوناگون برای از بین بردن تمامی آثار سیستمهای جنگی اوکیناوا وضع شد.
این موضوع باعث شد که کاراته و سایر هنرهای رزمی این سرزمین از سوی اوکیناوایی ها به صورت مخفیانه و زیر زمینی تمرین شوند. به همین دلیل کاراته به سیستمی تبدیل شد که فقط برای افرادی برگزیده و خاص قابل درک باشد. کاتاها و به ویژه کاربردهای آنها هر چه بیشتر سری و پنهان شدند. یک کاتا و کاربردهای جنگی آن فقط برای قابل اعتمادترین دانش آموزان آشکار میشد. تأثیرات این امر هنوز هم امروزه احساس می شود. چرا که حقیقتا بسیاری از معانی حرکات کاتا با تمرین کنندگان اولیه کاتا به گور رفته است.
بنابراین اساتید کاراته با خلق هوشمندانه، زیرکانه، دور اندیشانه و زیبای کاتاها تعداد زیادی از تکنیکها و فنون مرتبط با هم را با ریزه کاریهای مربوطه در قالب یک کاتا جمع آوری کرده به صورتی که هم اطلاعات و فنون رزمی سری بوده و برای همه قابل درک نباشد و هم به راحتی قابل انتقال و آموزش برای آیندگان بوده و از بین نروند.
در سال ۱۹۰۱ استاد آنکو ایتوسو استاد و تمرین کننده شوری ته (از سبکهای شمالی کاراته) با موفقیت کاراته را وارد برنامه تربیت بدنی یک مدرسه ابتدایی اوکیناوا کرد. اساتید گیچین فوناکوشی و کنوا مابونی به ترتیب بنیانگذاران شوتوکان و شیتوریو کاراته از شاگردان استاد آنکو ایتوسو هستند. استاد آنکو ایتوسو بیشتر به خاطر تلاشهایش برای گسترش کاراته شهرت داشته و به همین دلیل به عنوان پدر کاراته امروزین شناخته میشود. اگرچه این عنوان به شاگردش گیچین فوناکوشی نیز داده شده است.
استاد آنکو ایتوسو معتقد بود کاراته برای آموزش به کودکان بسیار خطرناک است بنابراین تصمیم گرفته شد، تکنیکهای خطرناک آن پنهان شوند. در نتیجه این اصلاحات، شیوه و شکل آموزش کاتا به نحوی در آمد که آن را بیشتر به صورت بلوک یا دفاع و مشت به بچه ها آموزش دادند. بسیاری از ضربات خطرناکتر مثل: تایشو، نوکیت و غیره به مشت تبدیل شد. این به کودکان امکان داد تا مزایایی مانند بهبود سلامت و نظم و انضباط را از تمرینات کاراته خود به دست آورند و البته بدون اینکه دانشی در مورد تکنیک های مبارزه بسیار مؤثر و خطرناکی که در کاتا وجود دارد به دست آورند.
استاد آنکو ایتوسو در نهایت و رسما به عنوان معلم کاراته در یکی از کالج های اوکیناوا منصوب شد. اما وی چند سال بعد یعنی دقیقا در اکتبر سال ۱۹۰۸ اقدام به نوشتن نامهای با عنوان ۱۰ اصل کاراته (توده جوکون)، (تودِه به معنای دست چینی و نام کاراته قدیم است) به وزارتهای آموزش و نیز جنگ ژاپن کرد که در آن نظرات خود را در مورد کاراته بیان شده است. در واقع این نامه در گسترش کاراته نقش زیادی ایفا کرد. او در این نامه درخواست کرد که کاراته در برنامه درسی همه مدارس اوکیناوا معرفی شود. وی در نهایت به آرزویش رسید و کاراته بخشی از آموزش همه کودکان اوکیناوا شد. لازم به تذکر است که هم اکنون در مدارس جزیره اُکیناوا کاراته دو جزئی از دروس تحصیلی میباشد.
اما تغییرات ایتوسو در نهایت منجر به تغییرات عظیمی در نحوه آموزش هنر کاراته شد. حال دیگر تأکید جدی بر توسعه آمادگی جسمانی از طریق تمرین گروهی کاتا بود و نه دریافت هنر کاراته حقیقی. کودکان هیچ آموزشی در مورد کاربردهای رزمی مرتبط با کاتا دریافت نمیکردند و برچسب های عمدا گمراه کننده برای تکنیک های مختلف به کار گرفته شد. و امروزه این اصلاحات ایتوسو است که بیشتر در سراسر جهان استفاده می شود. البته منظور این نیست که دیگر راهی برای دریافت آموزه ها و تکنیک های کاراته واقعی وجود ندارد بلکه منظور این است که کار دشوار تر شده و برای فهم این موارد میبایست به پژوهش و تحقیقات، مطالعه و مراجعه به منابع و افراد معتبر دست زد.
بسیاری از نامهایی که به حرکات مختلف در کاتاها داده شده الزاما هیچ ارتباطی با کاربرد مبارزاتی و حقیقی و کاربردی آن حرکات ندارند. اصطلاحاتی مانند “بلوکه از داخل یا اوچی اوکه” و “بلوک بیرونی – سوتو اوکه” از کاراته ضعیف و تحریف شدهای که به بچههای مدرسه اوکیناوا آموزش داده میشده نشات گرفته است و نه هنر رزمی بسیار قوی که باید به بزرگسالان آموزش داده شود. کاربردهای صرفا این دو نمونه دفاعی که در بالا آوردهام بسیار گستردهتر از آن است که در اینجا آورده شود.
در حقیقت روش سنتی و استاندارد آموزش کاتا چنین بوده است که ابتدا حرکات کاتا به صورت ظاهری و نمایشی با جزئیات کامل آموزش داده می شده و سپس پس از آنکه شاگرد موفق به یادگیری ظاهری حرکات کاتا و مهم تر از آن کسب اعتماد و جلب نظر استاد میشده کاربردها و جزئیات واقعی کاربرد تکنیکهای کاتا در مبارزات حقیقی به مرور به شاگرد آموزش داده میشده است. یعنی آموزش ظاهر کاتا همراه با بونکای کاتا در همه سطوح و لایههای آن. این در حالی است که هم اکنون تمرینات و اجرای کاتا تنها شکلی نمادین پیدا کرده و بیشتر به جهت پاس نمودن امتحانات درجات کمربند به آن توجه میشود. حال آنکه کاراته یعنی کاتا، کاتا بخشی از کاراته نیست و همه کاراته از کاتا است.
ایتوسو به دلیل تغییراتی که در ساختار کاتا یا همان کاراته ایجاد کرد اغلب از سوی متخصصان و به دلیل تحریف سازی کاراته حقیقی مورد انتقاد قرار میگیرد. بله این کاملا درست است. اما بیایید روی دیگر سکه را هم ببینیم.
در آن زمان کاراته اساساً یک هنر در حال مرگ بود و اگر ایتوسو کاراته را به شیوه مدرن یا همان کودکانه آن تغییر نمیداد (همان گونه که قبل از آن جودو و کندو نیز به سرنوشت کاراته دچار شده بودند تا از بین نروند) بنابراین هنر کاراته نیز احتمالاً از بین رفته بود.
از طرفی استاد ایتوسو نمیدانست که کاراته کودکانه او قرار است به محبوب ترین هنر رزمی جهان تبدیل شود و از این رو نمیدانست که تغییرات او (و تغییرات کسانی که پس از او بودند) چه تأثیر عمیقی بر کاراته حقیقی خواهد داشت. بنابراین اکثریت کاراتهکاران امروزی مجبورند این هنر را به شیوه کودکانه آن تمرین کنند و نه به عنوان هنر رزمی مؤثری که در ابتدا در نظر گرفته شده بوده است.
از طرفی خود استاد ایتوسو سعی کرد ما را از این موضوع آگاه سازد و حق انتخواب را به خود ما واگزار نماید. استاد ایتوسو زمانی نوشت: “شما باید تصمیم بگیرید که آیا کاتای شما برای سلامتی است یا برای استفاده عملی از آن.”
از طرفی کاتاها به گونه ای تغییر داده شده تا تنها گمراه کننده باشند نه غلط. این تغییرات به شکلی بوده تا فرد کاراته کا در صورت علاقه و تمایل بتواند با تلاش و تحقیقات و مراجعه به اهل فن به هدف نهایی خود دست یابد.
شاید اگر این اقدامات وی نبود و حتی کاراته با شکل اصلی آن نابود نشده و گسترش هم می یافت اما به هنری مرگبار یا مضر برای جامعه تبدیل شده بود. چرا که هر کسی با کمی تسلط بر آن شروع به سوء استفاده از آن هنر یا آزار و آسیب رساندن به دیگران میکرد.
بنابراین کاتا حاوی تمام اصول و روشهای هنر اصلی مبارزه است و اگر میخواهیم کاراته اصلی را تمرین کنیم، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که نحوه برخورد و دیدمان نسبت به کاتا را تغییر دهیم.
کاتاها مجموعه ای از تکنیک ها و مفاهیم مبارزه بسیار موثر هستند که در گذشته و پس از قرار گرفتن در معرض بسیاری از سیستم های جنگی و به مرور زمان توسعه یافته و اصلاح شده اند. کاتاها رازهایی کاملا محافظت شده بودند که فقط به افراد قابل اعتماد آموزش داده می شده و فرهنگ، موقعیت و شرایط اجتمایی منحصر به فرد جزیره اوکیناوا موقعیتی ایده آل را جهت رشد و توسعه هنر مبارزه با دست خالی ایجاد کرده بود. اما رویدادهای تاریخی مختلف و در بازه های زمانی گوناگون (که حتی برای بقا و گسترش کاراته نیز حیاتی بوده اند) منجر به پنهان شدن کاربردهای رزمی کاتا شده است.
در ادامه اقدامات استاد ایتوسو و دقیقا در اوایل دهه ۱۹۰۰، استاد گیچین فوناکوشی که شاگرد استاد ایتوسو بوده و بنیانگذار شوتوکان کاراته است با نمایش هنر رزمی خود در مقابل امپراتور ژاپن محبوبیت کاراته را افزایش داد. در اواسط دهه ۱۹۳۰، استاد گیچین فوناکوشی جنبشی را رهبری کرد تا کاراته توسط انجمن هنرهای رزمی ژاپن به رسمیت شناخته شود. پس از جلسات متعدد و تظاهرات سرانجام کاراته به رسمیت شناخته شد اما یکسری شرایط وجود داشت. ژاپنی ها اصرار داشتند که کاراته یک برنامه آموزشی یکپارچه ایجاد کند، از خاستگاه چینی خود فاصله بگیرد، یک لباس تمرینی استاندارد بپذیرد (تصمیم گرفته شد یک جودو گی سبک وزن باشد)، یک سیستم رتبه بندی (سیستم درجه کیو دان مثل جودو) را ایجاد کند. یک سیستم رقابتی ایجاد کرده و کاهش بیشتر برخی از روش های خشونت آمیز به کار گرفته شده را در روش خود اعمال کند. استاد فوناکوشی و گروهش در این کارها موفق بودند و کاراته به اعتبار ملی دست یافت و از این رو به گسترش خود ادامه داد.