خبرهای غیررسمی و تایید نشده حاکی از آن است که احتمالا در روزهای آینده، انتخابات فدراسیون کاراته با پیگیری برخی نامزدها، تکرار خواهد شد. این شایعه اگرچه هنوز متزلزل و مردد است، بهانهای شد تا نیمنگاهی به عملکرد سیدحسن طباطبایی، از سرپرستی تا ریاست داشته باشیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ستارگان کاراته؛ پس از خروج علیرضا سمندر از فدراسیون در مهرماه سال ۱۳۹۴، اهالی این رشته برای نخستین بار با نام سیدحسن طباطبایی که تحتِ عنوان سرپرست، سکان هدایت و رهبری این جامعهی بزرگ و پرحاشیه را در دست گرفته بود، آشنا شدند. طباطبایی در این دورانِ نسبتا طولانی که بیش از ۱۵ ماه ادامه یافت، تصویرِ مدیری مقتدر و مصمم را از خود به نمایش گذاشت که علیرغم بیگانگی با کاراته، سعی میکرد با تسلط کافی و نگاهی عدالتمحور، زیرمجموعهاش را اداره کند.
آنچه از طباطباییِ آن دوره به یاد داریم، این است که وی معمولا تسلیم فشارها و جوسازیهای گروههای مختلف کاراته نمیشد و با استفاده از مشاورانِ دلسوز و کارآمد، بهترین افراد را در بخشهای مختلف، از کادرفنی تیمهای ملی گرفته تا کادرِ اجرایی و دیگر بخشهای فدراسیون کاراته، گزینش میکرد.
البته اینکه گفته میشود طباطبایی در آن دوران “بهترین افراد” را گزینش میکرد، بدین معنا نیست که انتخابهای او، کاملا صحیح و بینقص بوده باشد، بلکه مرادِ نگارنده از استعمالِ جملهی فوق این است که طباطبایی در آن دوران، دستِ کم، تمامِ توان، دانش و درایتِ خود را برای بهرهگیری از برترین گزینهها به کار میبست و لااقل اینکه پشتِ گزینشهای وی، منطق و تفکری ظاهرا سازنده (ولو به اشتباه) حاکم بود. برای مثال وی در آن مقطع، گزینش اعضای کادرفنی را یا به کمیتهی فنی میسپرد (که ما با این روش مخالف بودیم) و یا اینکه خود، آنها را با مشورتِ مشاورانِ آگاه و دلسوز و البته با در نظر گرفتنِ کارنامهی مربیان، گزینش میکرد (روشی که ما نیز با آن موافق بودیم)
در رد روشِ نخست، سالها قبل به کرّات قلم زدیم و نیکو نبودنِ آن را، مستدلاً به اثبات رساندیم. در اینجا سخن را کوتاه کرده و به تکرارِ مکررات نخواهیم پرداخت، همین قدر میگوییم که روشِ نخست اگر چه صحیح نبود لیکن طباطبایی با این استدلال که اعضای کمیتهی فنی، هم از صلاحیتِ فنی برخوردارند و هم به دنبالِ انتخابِ برترین گزینه خواهند بود، آن روش را برگزید. این استدلال برخلافِ ماهیتِ نادرستش، علیالظاهر منطقی مینمود و درست به همین دلیل است که میگوییم طباطباییِ آن دوران، تصمیماتش برخاسته از منطق و استدلال بود. اتفاقی که سالها بعد و در زمانِ ریاستِ طباطبایی، کمتر رخ داد. او پس از جلوس بر کرسی ریاست فدراسیون کاراته در تاریخ ۲۳ اسفندماه ۹۷، روشِ پیشگفته را کمتر پی گرفت و گزینشهایش را غالبا بر پایهی منطقِ “هر چه ما میخواهیم” استوار کرد!
برای مثال در دورانِ ریاست طباطبایی بر فدراسیون کاراته، نتایجِ بسیار ضعیف و خردکنندهی تیمهای ملی در میادین بینالمللی، یکی پس از دیگری رقم خورد و او بیاعتنا به نظرات و پیشنهادهای کارشناسان و دلسوزانِ واقعی کاراته، مربیان تیمهای ملی را در ردههای سنی مختلف، در سمتهایشان ابقاء کرد. برخی مربیان که از ابتدا صحیح و هوشمندانه انتخاب نشده بودند، در ادامه نیز به حکم رییس فدراسیون و بنا به دلایلِ نامعلوم (اگر بتوان نامش را دلیل نهاد!) به حضورِ ناکارآمدِ خود در تیمهای ملی ادامه دادند! نتیجه هم این شد که تیمهای کاراته کشورمان در هر مسابقه، ضعیفتر و شکنندهتر از مسابقهی قبل ظاهر شدند و هر بار ملیپوشان ایرانی، با کسبِ نتایجی تلختر و ناگوارتر از قبل به میهن بازگشتند.
برای پی بردن به آثارِ متفاوتِ دو رویهی مدیریتی که از سوی طباطبایی در دو مقطع زمانی مختلف دنبال شد (سرپرستی و ریاست) کافی است کارنامهی تیمهای ملی را در این دو مقطع با هم قیاس کنیم؛ نتایجِ درخشانِ ملیپوشان کاراته کشورمان در رقابتهای جهانی اتریش در زمانِ سرپرستی طباطبایی و نتایج ضعیف و خردکنندهی تیمهای کاراته کشورمان در چند رقابتِ بینالمللی اخیر در زمانِ ریاستِ طباطبایی…
همین قیاس ساده، گویای همه چیز است. اگر طباطبایی در دوران سرپرستی، خود را در قبالِ گزینشهایش، مکلف و موظف به توضیح و استدلال در برابر جامعهی کاراته میدید، در دورانِ ریاست، فارغ از هر توضیح و دلیلآوری، مربیانِ شایستهی بسیاری را خانهنشین کرد و دیگرانی را که از نظر فنی و با توجه به کارنامهی مربیگری، در جایگاهی به مراتب پایینتر از گروه نخست قرار داشتند، به اشتغال و مربیگری در تیمهای ملی گمارد و البته نتیجهاش آن شد که شد…
ستارگان کاراته در روزهای آینده، در این خصوص بیشتر و کاملتر خواهد نوشت اما آنچه نقدا باید گفته شود، این است که کاراتهی کشور از تغییراتِ پی در پیِ در راس مدیریت، بیشترین و سنگینترین ضربات را خورده است. نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که طباطبایی در دورانِ ریاست، برخلافِ مقطعِ سرپرستی، بسیار ضعیف و پراشتباه ظاهر شده و کاراتهی کشور را با چالشهای اساسی روبرو ساخته اما این را هم باید در نظر داشت که معمولا اصلاحِ مدیریت، روشی مؤثرتر، معقولتر و کاراتر از تغییرِ آن است. از اینرو باید آرزو کنیم که گمانهزنیهای رایج در فضای کاراتهی کشور مبنی بر احتمالِ برگزاری زودهنگام انتخاباتِ فدراسیون، در حد همان شایعه باقی بماند و ثبات در راس مدیریتِ این رشته، همچنان پا برجا باشد. تحققِ این آرزو البته زمانی برای کاراته کشور مفید واقع خواهد شد که مدیرانِ این رشته نیز با اصلاح اشتباهات پرتعدادِ پیشین، در صددِ جبرانِ کاستیها برآیند.
محمد قدیمی
مدیرمسئول پایگاه خبری تحلیلی ستارگان کاراته